چگونه می توان صفحه About me وب سایت خود را نوشت و مقادیر خود را انتقال داد

آیا می دانید صفحه درباره من یکی از پربازدیدترین وب سایت یا وبلاگ شما است؟

صفحه اصلی شما به احتمال زیاد در بالای تریبون قرار دارد.

حتی ممکن است مقاله با بالاترین رتبه شما در Google پیشی بگیرد.

با این حال ، صفحه ای که در آن شما را توصیف می کند که چه کسی هستید و چه کاری انجام می دهید ، طبق آمار ، دومین بخش پربازدید از هر وب سایت حرفه ای است (کنجکاوی انسان محدودیتی ندارد).

و دقیقاً صفحه نوشتن درباره من یا کی هستم یا آنچه می خواهید آن را بنامید یکی از دشوارترین موارد برای نوشتن است.

دشوار است که در مورد خود ، شغل شخصی خود صحبت کنید و بدانید برای ارتباط با مخاطبان خود چه باید بگویید. با این حال ، اگر در مورد اهداف این صفحه از وب سایت خود واضح باشید ، آسانتر از آن است که فکر می کنید:

  • پیشنهاد ارزش خود را تقویت کنید
  • برند خود را انسانی کنید
  • ایجاد اعتماد ، نزدیکی و اعتبار
  • داستان تحول خود را بگویید تا با مخاطب شما همدلی کند
  • منجر شود (مشتریان بالقوه) را بگیرید

هنگامی که این اهداف را روشن کردید و همیشه مشتری ایده آل خود را در نظر داشت ، وقت آن است که شروع به نوشتن کنید.

شما یک چای (یا یک کاپوچینو اگر بیشتر به قهوه علاقه دارید ، مثل من …) آماده می کنید ، یک مداد و کاغذ برمی دارید و منتظر الهام هستید.

یا بهتر از این ، من عناصر و بخشهایی را که نمی توان در “درباره من” خود را از دست داد ، به شما می گویم و شما خود آنها را کامل خواهید کرد.

فکر میکنی؟

la-pagina-sobre-mi

خوانایی

امروز من از داشتن در وبلاگ خود لذت می برم ارنستو اورتیز .

او می آید تا در مورد اهمیت صفحه درباره من و اینکه چگونه باید با نوشتن و طرح آن روبرو شویم صحبت کند ، تا بتواند پیام صحیح و به روش صحیح را انتقال دهد و همچنین گام به گام برای نوشتن مانیفست شخصی است که با آن می توان با خوانندگان همدردی کرد. بیایید با آن همراه شویم.

( این یک پست مهمان از ارنستو اورتیز است)

7 + 1 بخشی که باید در صفحه About me خود قرار دهید

“درباره من” شما مکانی ایده آل برای متقاعد کردن کاربران برای دستیابی به وب سایت مناسب است.

این یک فضای انتخابی است ، جایی که خواننده تصمیم می گیرد که آیا هنوز به آنچه شما ارائه می دهید علاقه مند است یا برگه را می بندد و ادامه می دهد.

اما اجازه دهید با آن روبرو شویم. درصد بسیار بالایی از این صفحات غلط املایی است. آنها دارای مشکلات برنامه ریزی و استراتژی هستند.

نیازی به ذکر مواردی نیست که نویسنده از این فضا برای کف زدن و بوسیدن گونه استفاده می کند. این یک خطای بسیار رایج است ، مطمئناً قبلاً آن را بررسی کرده اید.

همانطور که قبلاً گفتم ، صحبت درباره خود آسان نیست. اما شما باید از “درباره من” خود برای فروش خود استفاده کنید.

شما باید ذهن خود را بچرخانید تا بهترین نتیجه را بگیرید.

هیچ فایده ای ندارد که داستان خود را به روشی کم و بیش لذت بخش بیان کنید. یا با توضیح اینکه انگیزه شما در زندگی چیست و دوست دارید به مردم کمک کنید.

# 1 عکاسی معتبر و با کیفیت بی نظیر

اگرچه من همیشه از استفاده از کلمات برای برقراری ارتباط احساسی با مخاطبان شما دفاع خواهم کرد ، اما هرگز ضروری بودن عکس خوب برای ایجاد اعتماد را انکار نمی کنم.

تصویر اولین تماس چشمی با بازدید کنندگان شما است. عکسی را انتخاب کنید که در مورد شما صحبت کند ، در آن آرام به نظر برسید و در آن کمی داستان مربوط به تجارت خود بگویید.

در اینجا شما باید نوآوری کنید ، یک نفر دیگر نباشید.

درباره ارزشهای خود ، درباره ماموریت خود فکر کنید. خود را همانطور که هستی نشان بده.

با اصالت خود را به مخاطب خود معرفی کنید و موفق خواهید شد. فکر کنید که این مکان عالی برای انسانی سازی نام تجاری شما ، نشان دادن چهره خود و نشان دادن خود بدون ترس به جهانیان است.

ببینید چطور هانا کانجاا ، آنخل آلگره یا مارتا لوپرنا این کار را انجام می دهند:

# 2 عنوانی که توجه را به خود جلب می کند و باعث ایجاد علاقه می شود

عنوان قلاب اصلی صفحه است. بعد از تصویر اصلی ، عنوان ماشه ای است که باعث می شود کاربر به خواندن متن ادامه دهد یا نه.

بنابراین ، یک عنوان خوب باید انگیزه شما را برای ادامه خواندن فراهم کند.

تحقیق کنید که مخاطب هدف شما از چه نوع کلماتی استفاده می کند و از آنها در عنوان استفاده کنید. بگویید چرا آنچه را انجام می دهید انجام می دهید ، هدف شما چیست.

عنوان می تواند فایده اصلی شما را به مشتری ایده آل خود بیان کند یا اینکه پیشنهاد ارزش شما را منتقل کند. در اینجا هیچ دستور جادویی وجود ندارد ، از منطق استفاده کنید.

سعی کنید خود را جای مشتری ایده آل خود قرار دهید و به این فکر کنید که کدام عبارت توجه آنها را جلب خواهد کرد. یک عنوان عالی بنویسید که به او انگیزه می دهد تا بیشتر بخواند.

در مورد من ، من در حال حاضر از این عنوان در “درباره من” خود استفاده می کنم:

  • هیچ چیزی بهتر از کلمات خوب نوشته شده فروش
  • ندارد

این عبارتی است که کنجکاوی ایجاد می کند و اشاره به سود اصلی من دارد: نوشتن برای فروش ، تشویق خواننده برای اقدام. به طور خلاصه ، برای یافتن کلماتی که به شما کمک می کند خدمات و محصولات خود را بفروشید.

به طور کلی ، راحت است که عناوین با فعل عملی شروع می شوند و آنها را با یک مزیت همراه می کنند. بنابراین ، می توانم عنوان را با یکی از این عبارات عنوان کنم:

  • بیشتر بفروشید ، بر مهارت نوشتن در زمینه نوشتن متن مسلط شوید
  • از ابتدا برای نوشتن متن هایی که به فروش می رسانند بیاموزید
  • متن های استراتژیک بنویسید که مشتری های شما عاشق آن شوند

عنوان نه بیشتر خلاق بودن بلکه موثر بودن است.

به عبارتی جذاب توجه کنید که به نفع اصلی شما باشد و یک دستور العمل بسیار قدرتمند داشته باشید.

این عناوین صفحه توسط لورا ریباس و آنتونیو جی می تواند الهام بخش باشد:

# 3 “چرا” شما ، ماموریت شما چیست؟

“درباره من” شما نیز برای بیان مأموریت شما عمل می کند. تا درباره “چرا” خود صحبت کنید.

مشکلی را که با کسب و کار خود در حال حل آن هستید ذکر کنید و کاربر را به خود بفهمانید که برای حل مشکلات یا دستیابی به اهداف خود به وب سایت صحیحی رسیده است.

اطمینان حاصل کنید که مخاطب هدف شما می داند شما شخصی هستید (یا شغلی) که می توانید به آنها کمک کنید.

پس از گفتن مأموریت خود ، برای حل “چگونه” اقدام کنید. درباره چگونگی کمک به حل مشکلات مشتریان خود توضیح دهید.

  • چه روش هایی را دنبال می کنید؟
  • آیا دوره هایی می فروشید؟
  • آیا صفحه خدمات دارید؟

به طور خلاصه در مورد چگونگی کمک به مخاطبان خود فراتر از مقالات با ارزش زیادی که در وبلاگ خود منتشر می کنید یا فیلم هایی که در YouTube بارگذاری می کنید ، توضیح دهید. و فراموش نکنید که پیوندی را برای کاربر در نظر بگیرید تا بتواند بیشتر به اطلاعات بیشتری دست یابد (شاید او آماده خرید باشد …).

ببینید اسکار فیتو چگونه این کار را انجام می دهد:

# 4 داستان تحول شما (منحصر به فرد و شخصی)

وقتی داستان شخصی خود را می گویید ، با مشتریان بالقوه خود پلی ایجاد می کنید.

شما ارتباط عاطفی ایجاد می کنید.

داستان شما داستان تحول شماست.

برای اینکه یک داستان متقاعد کننده باشد ، باید یک شخصیت (شما در این مورد) ، یک مشکل (درگیری) ، یک “لحظه افشاگری” و یک نتیجه نهایی وجود داشته باشد.

بسته به فروتنی که به او می گویید ، صداقت ، شوخ طبعی و … می توانید اثری از مخاطب خود بگذارید.

به من بگو ، آیا این داستان برای شما آشنا است؟

  • روزی روزگاری یک باستان شناس آمریکایی.
  • هر روز او در دانشگاه تدریس می کرد.
  • یک روز نامه ای با نصف نقشه دریافت کرد.
  • به همین دلیل او شلاق و کلاه خود را می گیرد و ماجراجویی می کند.
  • به همین دلیل او همه چیزهایی را که سالها در آن مطالعه کرده بود در پوست خود تجربه می کند و ماجراهای بی پایان را تجربه می کند که تقریباً به قیمت مرگ تمام شد.
  • تا اینکه سرانجام ، با انجام مأموریت خود ، سالم و سالم به خانه بازگشت.

حتماً حدس زده اید. این داستان ایندیانا جونز است.

برای اینکه داستان اقناع کننده باشد ، باید تا حد ممکن به این فیلمنامه نزدیک شود و همیشه حقیقت خود را بگویید:

“یک فرد عادی زندگی می کند تا روزی که اتفاقی بیفتد. آن روز سفری آغاز می شود که همه چیز را تغییر خواهد داد. در این سفر قهرمان داستان با آزمایش های مختلفی روبرو می شود و آنها را یکی یکی با موفقیت یا بدون موفقیت پشت سر می گذارد (او از شکست ها می آموزد).

و در طول راه او 3 چیز پیدا می کند: افرادی که به او کمک می کنند ، بدخواهان و حداقل یک عنصر جادویی (یک شی ، یک رویداد ، یک کتاب ، چیزی که تأثیر بسیار ویژه ای در آن سفر دارد).

در پایان ، قهرمان اصلی با آزمون عالی عالی دیدار می کند. این آزمون باید بله یا بله قبول شود. وقتی بر آن غلبه می کند ، به یک فرد عادی برمی گردد و اگرچه چیزی تغییر نکرده است ، اما همه چیز تغییر کرده است زیرا او تغییر کرده است.

یک تحول درونی وجود دارد “.

این یک روش منسجم برای ساختن داستانی از زندگی شماست تا بتوانید خود را از بقیه دنیا متمایز کنید و تأثیر عمیقی بر مخاطبان خود بگذارید.

به عنوان سفر قهرمان شناخته می شود و در کتاب “قهرمان با هزار چهره” ، توسط جوزف کمبل توضیح داده شده است.
اتفاقاً اگر کمرویی را پشت سر گذاشته اید و می خواهید داستان خود را با گفتن آن در یک ویدیو تقویت کنید ، بهتر است.

مونیکا فوسته داستان خود را به صورت ویدئویی تعریف می کند:

# 5 توصیفاتی که فواید کار با شما و اثبات اجتماعی را بیان می کند

توصیفات و مدارک اجتماعی دو استراتژی اقناعی هستند که به بهترین وجهی عمل می کنند.

به همین دلیل نمی توان آنها را در دومین صفحه مهم پروژه آنلاین شما از دست داد.

سعی کنید توصیفات شما از مزایا و نتایجی که با همکاری شما کسب کرده اند محاسبه کند.

  • آیا در رسانه ها ظاهر شده اید؟
  • آیا در سایر وبلاگ ها مقاله مهمان نوشته اید؟
  • آیا بیش از 2000 مشترک دارید؟
  • آیا کانال YouTube شما بیش از 5000 دنبال کننده دارد؟

زمان اشتراک آن فرا رسیده است.

ببینید ویکتور مارتین و ادو سرانو چگونه این کار را انجام می دهند:

# 6 برخی از کنجکاوی های صمیمی که می خواهید به اشتراک بگذارید

و اکنون بله … زمان آن فرا رسیده است که برخی از کنجکاوی های شما را که برند شما را انسانی می کند به اشتراک بگذارید.

در اینجا می توانید به همه بگویید که شما قوس هستید ، اسب را دوست دارید و ترجیح می دهید با یک دوست مکالمه خوبی داشته باشید تا اینکه یک فیلم را روی کاناپه در خانه تماشا کنید.

به خاطر داشته باشید که مردم ذاتاً کنجکاو هستند و این قسمت اگرچه نباید در صفحه شما جایگاه برجسته ای داشته باشد ، اما به مخاطبان کمک می کند تا شما را به عنوان شخصی واقعی درک کنند.

علاوه بر این ، در اینجا می توانید برخی از جنبه های صمیمی را که فکر می کنید می توانند با سلیقه ، ایده های مربوط به جهان یا محل زندگی مشتری ایده آل شما ارتباط برقرار کنند ، برجسته کنید.

بدون ادامه کار ، مثالی از عمر د لا فوئنته:

# 7 حداقل یک تماس برای اقدام

در پایین صفحه “درباره من” باید یک تماس برای اقدام وجود داشته باشد.

اگر اقدامی از خواننده عزیز خود دریافت نکنیم ، این همه تلاش ارزش آن را نخواهد داشت.

اگر او تماس خود را با ما بگذارد و هدیه ای که به او تحویل داده ایم بارگیری شود ، چه می کنید؟

در واقع.

این مکان ایده آل برای یادآوری مجدد خوانندگان خود است که اگر نام و ایمیل خود را بگذارند یک آهنربا سرب سرسبز برای آنها دارید.

رشد لیست مشترکان ، دارایی است که به شما امکان می دهد هر زمان که بخواهید با مشتری های بالقوه خود ارتباط برقرار کنید و با وفادارترین مخاطب خود ایجاد رابطه اعتماد کنید.

این کار را الخاندرو نواس از Vivirdetupasión.com و Isa و Juanmi از Másymejor.com انجام می دهند:

+1 مزه کیک: مانیفست خود را بنویسید

یک لحظه … قبل از اینکه در مورد مانیفست خود با شما صحبت کنم ، لحظه ای مرا تا 388 قبل از میلاد همراهی کنید …

بیایید لحظه ای به یونان باستان سفر کنیم.

افلاطون با عبور از مزار مقدس زیتون تقدیم به الهه خرد ، آتنا ، به سمت آکادمی حرکت می کند.

پرتوهای خورشید به پشت آنها می افتد ، که توسط روپوش ارغوانی پوشانده شده است. او گرم و خسته است ، اما هر وقت که این جاده را طی می کند احساس غرور ، زنده بودن می کند.

او با لبخندی کوچک بر لب به یاد می آورد که وقتی در پایان سال گذشته موفق شد آکادمی را تأسیس کند ، هدف او گسترش دانش خود بود.

من می خواستم ریاضیات ، پزشکی ، بلاغت و نجوم را به مردم نزدیک کنم و موفق شدم.

در میان دستیاران ، ارسطو بی صبرانه منتظر می ماند تا معلم کلاس روز را آغاز کند.

افلاطون می گوید: “بیایید درباره احساسات صحبت کنیم.”

“کالسکی را تصور کنید که توسط یک سوار رانده می شود و دو اسب آن را می کشند. یکی دلیل نامیده می شود و دیگری احساس. “

“دو اسب همیشه می خواهند در جهت مخالف بکشند. سوارکار برای حفظ مسیر تلاش می کند ، اما آنها را وادار نمی کند که به صورت تیمی کار کنند ”

“به همین ترتیب ، انسان با درگیری دائمی درونی بین عقل و احساس روبرو است”.

پیروان فیلسوف کف زدند.

آنها فهمیدند حق با افلاطون است.

و ما امروز نیز در تلاش هستیم این دو اسب را رام کنیم! دلیل آن از یک طرف ، و احساس از سوی دیگر است.

اما … اگر بخواهیم هر دو را به همان جهت سوق دهیم ، چه؟

از طریق مطالعات مختلف ، علوم اعصاب نشان داده است که هنگام تصمیم گیری برای خرید ، هر دو “اسب” (از نظر استعاره) موافق هستند.

احساسات راهی است که راهی را برای انتخاب انتخاب می کند و دلیل آن را دنبال می کند ، انتخاب گفته شده را توجیه می کند.

آیا تعجب آور نیست؟

احساسات ما را به سمت بیرون آوردن کیف پول سوق می دهد و دلیل آن ما را با استدلال های منطقی متقاعد می کند.

قدرت واقعی کلمات (یا نحوه بیدار کردن احساسات در خوانندگان وبلاگ خود)

کلمات قدرت فوق العاده ای دارند.

به این نمونه ها نگاهی بیندازید:

  • مبارک باشه!
  • ما برنده شدیم!
  • اخراج شدید
  • متأسفیم ، ما نمی توانیم درخواست شما را بپذیریم
  • من با تمام وجود دوستت دارم
  • شما دروغگو هستید
  • ممنون که کمکم کردید
  • به یک فیل صورتی فکر کنید که بالای سر شما پرواز می کند

احساس هر یک از مثالهای قبلی چگونه بود؟

همانطور که می بینید ، قدرت کلمات در این واقعیت نهفته است که آنها قادر به تأثیر مستقیم بر احساسات ما هستند.

اگر وبلاگ یا پروژه ای در اینترنت دارید (همانطور که مقالات عمر را می خوانید من تقریباً 100٪ مطمئن هستم که آن را دارید یا قصد ایجاد آن را دارید) ، باید روی برقراری ارتباط عاطفی با مخاطب خود تمرکز کنید. p >

و این خیلی خوب به نظر می رسد چیزی نیست جز اینکه خواننده را در درون خود احساس کند.

وقتی متنی منعکس کننده شخصیت شخصی است که آن را می نویسد ، دیگر “یکی دیگر” نیست تا به محتوای “معتبر” تبدیل شود.

و ، آیا می دانید چگونه می توانید مقالات ، متن موجود در وب سایت و ایمیل هایتان “متفاوت” به نظر برسند و “معتبر” تلقی شوند؟

خود بودن.

به همین راحتی است.

مانیفست چیست و چرا ایجاد خود مهم است؟

مانیفست مجموعه ای از عبارات است که فلسفه تجارت و زندگی شما را خلاصه می کند.

مانیفست شما پایه محکم تجارت و متن شماست.

نوشتن مانیفست خود شامل نوشتن ، بازاندیشی و ترتیب مجدد بسیاری از جملات است. آنچه امروز به نظر شما خوب می رسد ممکن است فردا دور و کسل کننده به نظر برسد.

اما اگر روی آن کار کنید ، می توانید چند پاراگراف بنویسید که مورد پسند شما باشد و از انتقال آنها افتخار خواهید کرد.

هنگام تهیه مانیفست خود ، شمال خود را خواهید داشت. نه تنها برای نوشتن متن ، بلکه در راستای هدف پروژه شما.

وقت بگذارید و تسلیم نشوید.

ما از افرادی که شبیه ما هستند ، خریداری می کنیم.

مهم است که ارزشهای خود را به دنیا منتقل کنید.

و حتی بیشتر اگر شما یک کارآفرین دیجیتال هستید و هدف شما فروش بدون این است که مشتریانتان فرصتی برای ملاقات شخصی شما داشته باشند.

خواهید دید که اگر زمان لازم را اختصاص دهید ، می توانید متنی بنویسید که شما را هیجان زده کند ، و با افرادی که دنیا را با چشم خود می بینند ارتباط برقرار کند.

و کاملاً راضی خواهید بود.

یک نکته: زیاد خسته نشوید ، کم کم بروید.

آیا شروع می کنیم؟

قضیه عمر د لا فوئنته و حقیقت درمورد اینکه چرا مقاله های او را می خوانید

آیا تا به حال فکر کرده اید که چرا این وبلاگ را خواندید؟

پاسخ واضح است: زیرا مطالبی که عمر به اشتراک می گذارد ارزش زیادی برای افرادی مانند من یا شما که می خواهند تجارت خودمان را در اینترنت ایجاد کنیم و به ما کمک کند به بسیاری از افراد کمک می کند.

درست است؟

جدا از این شواهد ، یک دلیل دیگر نیز وجود دارد.

شما عمر را دوست دارید.

او فردی شفاف است که در فیلم ها ، مقالات ، مصاحبه ها و سایر مطالب به عنوان فردی نزدیک و فروتن نشان داده می شود. علاوه بر این ، او پروژه خود را با “چه چیزی برای” ساخته شده از درون ایجاد کرده است.

ماموریت او کمک به همه ماست که می خواهیم کارآفرین کوچک را در خود بدرخشیم. و براساس استراتژی هایی که استفاده می کند ، آن را تغذیه کنید تا در حدی که ما رشد می کنیم رشد کند.

و همه اینها با شما طنین انداز است.

نگاهی به مانیفست وی بیندازید. خواهید دید که چگونه سخنان او شما را از نظر احساسی به او وصل می کند.

و برای ورود به این موضوع ، می توانید مانیفست من را نیز بخوانید. این به عنوان پایه ای برای چرخش شما عمل می کند:

من معتقدم همه ما با یک ماموریت در زندگی متولد شده ایم. ما استعدادها ، ویژگی ها و توانایی هایی داریم که ما را منحصر به فرد می کند.

هر کس باید به خود این فرصت را بدهد که حداقل یک بار در زندگی خود این کار را انجام دهد. از آنجا که راه اندازی مشاغل شخصی خود به معنای نیاز به توسعه حداکثر مهارت های شخصی و همچنین مهارت های حرفه ای شما است.

من معتقدم که جامعه امروز به مربیان ، متخصصان تغذیه و درمانگر بیشتری نیاز دارد ، که به افراد دیگر کمک کند زندگی خود را بهبود بخشند و بر ترس خود غلبه کنند.

به همین دلیل من به متخصصان رشد شخصی و سلامتی کمک می کنم متن های اقناعی بنویسند تا بتوانند از طریق احساسی با افرادی که به کمک آنها نیاز دارند ارتباط برقرار کنند.

با تشکر از نوشتن متن ، آنها اصالت خود را منتقل می کنند ، از رقابت متمایز می شوند و خدمات خود را می فروشند.

من با احترام و تحسین با مشتریانم کار می کنم ، بدون اینکه حس شوخ طبعی و نزدیکی را فراموش کنم. من به آنها کمک می کنم تجارت خود را تقویت کنند ، و هدف زندگی خود را در ذهن خود نگه می دارم.

نوشتن این سطور تقریباً 5 ساعت طول کشید.

مثل این بود که خودم را فرو کنم تا وقتی که اصلش را پیدا کردم ، چرا خودم را وقف کاری می کنم که انجام می دهم.

و حالا نوبت شماست …

اکنون زمان آن فرا رسیده است! مانیفست خود را در 3 مرحله آسان بنویسید

یک مداد و کاغذ بردارید.

من اول می روم و تو مرا دنبال می کنی … آماده هستی؟

مرحله 1: اعتقادات شما درباره جهان و زندگی

“من اعتقاد دارم که همه ما با یک ماموریت در زندگی به دنیا آمده ایم”.

  • من فکر می کنم همه / مردم / مردم (متولد می شوند ، نیاز دارند)

“من فکر می کنم همه باید حداقل یک بار در زندگی خود این کار را انجام دهند.”

  • فکر می کنم همه باید تلاش کنند …:

“من معتقدم که جامعه امروز به مربیان ، درمانگران و متخصصان تغذیه بیشتری احتیاج دارد”.

خیلی خوبه! اکنون که گرم کردید ، سعی کنید 5 یا 6 جمله دیگر بنویسید که خلاصه فلسفه زندگی شما باشد.

سعی کنید از نظرات سیاسی یا مذهبی در اعلامیه خود خودداری کنید ، مگر اینکه مخاطبان بسیار خاصی را هدف قرار دهید.

بزرگ فکر کن!

مرحله 2: خوب ، من می دانم که شما چه کار می کنید. اما … شما واقعاً چه کاری انجام می دهید؟

در این مرحله دوم ، معنای عمیق تری به کسب و کار شما خواهیم داد.

در مورد من ، می توانم بگویم که من نوشتن متن را به متخصصان توسعه شخصی آموزش می دهم و متن های اقناعی را برای مشاغل آنها می نویسم.

با این حال ، می توانم یک گام جلوتر بروم و از خودم بپرسم: واقعاً چه کار می کنم؟

من به آنها یاد می دهم که برای برقراری ارتباط احساسی با مشتریانشان بنویسند ، به آنها کمک می کنم اصالت خود را منتقل کنند ، از رقابت متمایز شوند و خدمات خود را بفروشند.

و تو؟ چه نوع تجربه ای را برای مشتریان خود به ارمغان می آورید؟ چه تاثیری بر زندگی آنها دارد؟

جملات زیر را کامل کنید:

  • خدمات من به _______ برای دستیابی / کاهش / بهبود _____ کمک می کند.
  • تجارت من ______________________ را برای مشتریانم به ارمغان می آورد.

ارنستو نوشتن متن احساسی را آموزش می دهد ، به شما کمک می کند تا به شیوه ای متقاعد کننده ، همدلانه و استراتژیک بنویسید.

  • (شما) ____________ به _______________ بیشتر / از طریق / با استفاده از ______________ کمک کنید.

تجارت شما واقعاً چه کاری انجام می دهد؟

مرحله 3: به من بگویید… چرا تجارت شما متفاوت است؟

این قسمت از مانیفست شما را از رقابت متمایز می کند. به مستقیم ترین رقیب خود فکر کنید. چه چیزی شما را از او متفاوت می کند؟

حال جملات را کامل کنید:

  • برخلاف ______________ ، من به ______________ اعتقاد دارم.
  • بر خلاف ______________ ، من _______________.
  • برخلاف ______________ ، من به ______________ اعتقاد دارم.
  • برخلاف _____________ ، من ______________.

نکته مهم در اینجا خاص بودن است.

شاید در مورد شما فقط با افراد در سطح چهره به چهره کار می کنید ، یا اینکه به دنبال پیگیری شخصی با هر یک از مشتریان خود افتخار می کنید.

یا ممکن است به عنوان مثال اولین مشاوره رایگان داشته باشید. یا اینکه محصولات شما در بازار بی نظیر است.

تشخیص دهید که چه چیزی شما را متفاوت می کند و آن را یادداشت کنید.

مرحله 4: می خواهید مشتری هایتان چه احساسی داشته باشند؟

آخرین جمله مانیفست شما باید رابطه شما و مشتریان را به روشی قدرتمند خلاصه کند.

بدون اینکه اغراق کنید ، چیزی گرم ، جالب و جذاب بنویسید.

من مشتاق تجربه بی عیب و نقص مشتری هستم.

  • من آرزو دارم که تجربه مشتری من _____________ باشد.

من به توصیه هایی که مشتریان از من می کنند ارزش زیادی دارم و سعی می کنم آنها را به عنوان مشتری تکرار کنم.

  • من به ___________ اهمیت می دهم و برای ______________ تلاش می کنم.

بسیار خوب!

اکنون می توانید نوشتن مانیفست کامل خود را شروع کنید.

عبارات و ایده هایی را که هنگام انجام تمرینات پیشنهادی روی برگه خود بوده اید مرور کنید. به عباراتی که بیشتر از همه در شما طنین انداز هستند پایبند باشید ، موارد موردعلاقه خود را انتخاب کنید.

چگونه است؟ آیا نتیجه را دوست دارید؟

اگر عبارات شما کاملاً مناسب نیست ، آنها را حذف کنید. مانیفست خود را روی یک صفحه بزرگ کاغذ بنویسید و عباراتی را که بیشتر دوست دارید دایره کنید.

جملاتی را که خط زده اید با گزینه دیگری که قبلاً نوشته اید جایگزین کنید. یا برای مورد جدیدی که به ذهن شما خطور می کند.

بازی کنید ، لذت ببرید!

اجازه دهید متن بیش از 24 ساعت استراحت کند و با ذهنی تازه به آن برگردید.

باشه ارنستو. و حالا من با مانیفست خود چه کار می کنم؟

هنگامی که مانیفست نهایی خود را آماده کردید ، آن را با جهان به اشتراک بگذارید.

می توانید آن را در صفحه “About Me” وب سایت خود قرار دهید و بنابراین یک عنصر متمایز کننده دیگر در این صفحه ایجاد کنید که آن را از رقابت متمایز می کند.

با این حال ، شما را تشویق می کنم که در یک مقاله فوق العاده شخصی برای وبلاگ خود ، آن را به 4 باد گسترش دهید یا حتی می توانید یک صفحه خاص در سیستم عامل آنلاین خود ایجاد کنید.

حتی می توانید آن را چاپ کرده و در مکانی قابل مشاهده در اتاق یا دفتر خود آویزان کنید.

مهم این است که از این پس آن را به عنوان “شمال” خود در نظر بگیرید.

با یادآوری داستان افلاطون ، برای کشیدن گاری به دو اسب خود احتیاج دارید.

اگر از لحاظ عاطفی با پیروان خود ، با مخاطبان خود ارتباط برقرار کنید ، جلب مشتری در اینترنت کار ساده تری و لذت بخش تر خواهد بود.

مانیفست شما باید شما ، بلکه مخاطبان شما را نیز هیجان زده کند. اگر پیروان شما ارزشهای شما (حداقل برخی) ، عقاید و عقاید شما را به اشتراک بگذارند ، از خواندن آن نیز هیجان زده می شوند.

شما آنها را وادار می کنید که شما را دوست داشته باشند و کسی باشند که بتوانند برای حل مشکلات خود به او رجوع کنند یا برای آرزوهایشان بجنگند.

شما شروع به جذب افرادی به سیستم عامل خود می کنید که دیدگاه شما درباره جهان و زندگی را دارند. و آنها شما را با انرژی و قدرت پر می کنند تا به پروژه خود ادامه دهید.

در طول تاریخ بشریت ایجاد تجارت شخصی به این آسانی نبوده است. در این وبلاگ شما مقالات بی شماری دارید که گام به گام برای ساخت یک پروژه شروع می کنید.

پروژه موفق خودتان.

اگر چشم انداز ، مأموریت و ارزشهای خود را در سندی مانند مانیفست به اشتراک بگذارید ، ترس از نشان دادن خود را همانگونه که هستید از دست خواهید داد.

هنگامی که “لباس خود را” درآورید و اصالت خود را نشان دهید ، نتایج بدست می آیند.

و از همه مهمتر ، شما مانند یک کودک با یک توپ جدید که به روش خودتان پیش می رود لذت خواهید برد.

برای رویاهای شما!

آغوش.

sombra


Ernesto Ortíz
من یک نویسنده وب هستم. من به متخصصان توسعه شخصی و سلامتی کمک می کنم متون متقاعد کننده ای بنویسند که از لحاظ احساسی با مشتریانشان برای فروش خدماتشان ارتباط برقرار کنند. آیا می خواهید کپی رایتینگ یاد بگیرید؟ من یک دوره رایگان آماده کرده ام که خیلی زود شروع می شود. >> اکنون در اینجا ثبت نام کنید.

منبع:
https://www.haciaelautoempleo.com/como-escribir-la-pagina-sobre-mi/.

دیدگاهتان را بنویسید