چهارمین سالگرد وبلاگ + گزارش آوریل 2017 + داستان وبلاگ من در 5000 کلمه

گزارش شماره 48 از نتایج ماهانه وبلاگ.

چهارمین سالگرد BLOG ، یوهووووو !!!!

چگونه زمان می گذرد ، ها؟ شگفت آور است.

Cuarto-aniversario-haciaelautoempleo h2 >

به نظر می رسد هیچ چیز پیش من در حال نوشتن اولین مقالات خود و ضبط اولین ویدیو نبودم …

به هر حال من نوستالژیک نخواهم شد ، بهتر است ساختار این پست و آنچه امروز امروز اینجا خواهید دید

را توضیح دهم.

این موارد زیر است:

  1. نتایج ماه آوریل و مقالات منتشر شده در آن.
  2. ویدئویی که من در آن دو سوال خاص را با شما تأمل می کنم ، چیزهایی که اخیراً آموخته ام.
  3. من داستان وبلاگ و پروژه خود را در 5000 کلمه برای شما تعریف می کنم (البته شما فقط علاقه مند به دانستن روند کار هستید)

اول از همه ، اگر درمورد نتایج صحبت کنیم

فروش خوب آموزش همراه با بازگشت چشمگیر در بازاریابی شرکت های وابسته و چند سرویس وب است.

به طور خلاصه ، یک ماه خوب که من را از دست انداز ماه قبل خارج می کند. اتفاقاتی که می افتد.

در ویدئو من با جزئیات بیشتری صحبت می کنم در مورد آنچه در ماه گذشته اتفاق افتاده است و آن موضوع.

و هیچ چیز ، من نمی خواهم درگیر این مقدمه کوچک شوم که بعداً با داستان خود خیلی کار خواهم کرد.

البته ، من توصیه می کنم اگر می خواهید فیلم را تماشا کنید (که 11 دقیقه است) و سپس همه آن را بخوانید … امیدوارم کمی وقت برای این کار داشته باشید …

حالا بیایید با اعداد همراه شویم.

icon-trophy آمار این ماه: h2>

– بازدید در روز (به طور متوسط): 907

– کل بازدیدها: 27،958

– مشترکان ایمیل: 12.621

– درآمد:

  • فروش خدمات: 1،682 یورو
  • فروش شرکتهای وابسته: 3،025 یورو
  • فروش محصولات اطلاعاتی و آموزش: 2،401 یورو
  • مجموع: 7108 یورو

– هزینه وبلاگ: 1،477 یورو (شامل پرداخت به شرکت های وابسته و همکاران)

– کل ماهانه: 5631 یورو

estadisticas_Julio_2014estadisticas_febrero_2015 icon-edit مقالات منتشر شده: h3>

در مورد تسلیم نشدن در شرایطی که کار شما پیش نرود و اهمیت دادن وقت خود را برای آنچه واقعاً برای نتایج پروژه شما نتیجه می دهد ، انجام دهید. h2>

داستان من: فقط برای دنبال کنندگان وبلاگ و علاقه مند به پروژه من. h2>

قبل از شروع ، من می خواهم دو نکته را روشن کنم.

اول ، اگر این را می خوانید اما به سختی وبلاگ من یا من را می شناسید ، روی توصیه ها یا نکاتی که ممکن است به شما کمک کنند تمرکز کنید. بسیار ممکن است که از ادامه داستان شخصی تر ، فقط نتیجه گیری کنید: “ این یک دلال محبت یا احمق است یا هر دو.

مورد دوم و مرتبط با آن ، ما با خطی مباحثه می کنیم که بداخلاقی ، فروتنی ، فروتنی کاذب یا صرفاً امکان ارتباط دستاوردهای شما را جدا می کند.

در کشوری که به نظر می رسد موفقیت آن ناخوشایند است و گفتن مستقیم آن به طور معمول مانند سنگسار است.

خوشبختانه همه این ذهنیت را ندارند.

خوب بیایید به این نکته بپردازیم: من با این داستان سعی در رسیدن به چه چیزی دارم؟

کلمه کلیدی را نه قرار دهید ، این مطمئناً است.

من فقط قصد دارم به درخواستی که بسیاری از خوانندگان قبلاً مطرح کرده اند پاسخ دهم: که به بقیه ما خدمت می کند. “

چیزی شبیه این به زودی گفته می شود ، اما به همین سادگی نیست.

چگونه می توانم 4 سال را با وبلاگ خود بدون نوشتن یک رمان 10،000 کلمه ای بازگو کنم؟

من سعی می کنم نقاط عطف اساسی را خلاصه کنم و مهمتر از همه ، من علاقمندم که مهمترین مواردی را که برای موفقیت در شبکه به نظر می رسم ، توصیه هایی را به شما ارائه دهم.

آغاز ماجراجویی من h2>

من چندین بار به آن گفته ام بنابراین خیلی خلاصه می کنم.

من چندین سال به عنوان کارمند کار می کردم ، در شرکتی که راحت بودم و می توانستم با آن بین مادرید و والنسیا حرکت کنم.

زمانی فرا رسید که به دلیل بحران ، شرکت و بیانیه درآمد به خوبی متوقف شدند و فشارها از بالا وارد شد ، بنابراین من دیگر خیلی راحت نبودم و تصمیم گرفتم با باد تازه آنجا را ترک کنم. p >

سال 2009 بود و من در والنسیا بودم.

من به مادرید برگشتم و تصمیم گرفتم در سال 2010 به عنوان یک فریلنسر ، پس از یک استراحت آرام ، در برخی از مناطق عمیق تر مربوط به طراحی وب ، به ویژه با چیزی به نام وردپرس ، آموزش ببینم. نمی دانم برای شما آشنا به نظر می رسد.

واقعیت این است که برای ما بد نبود و در سال 2011 فکر کردم که چرا اجاره ظالمی که در مادرید پرداخت می شود وقتی که اکنون از خانه کار می کنم پرداخت می شود ، بنابراین چرخ دنده را گرفتم (ما بردیم ، سپس یک شریک داشتم) و برگشتیم به والادولید.

نکته این است که در طول سالهای 2011 و 2012 اوضاع به خوبی پیش می رفت ، اما کار خود به تدریج منجر به یک مشتری تنها شد که به نوبه خود سفارشات یک مشتری واحد را برای من ارسال کرد که آنها را به او سپرد.

بیا ، تمام عمر قرار دادن تمام تخمهایت در یک سبد در طول یک عمر بوده است.

و شما می دانید چه اتفاقی می افتد ، روزی می رسد که سبد می افتد و دیگر چیزی برای شما باقی نمی ماند.

وقتی شیرم خاموش شد اینگونه بود و فکر کردم: “لعنتی ، من مثل این هستم که اخراج شدم ، باید همه چیز را از نو شروع کنم!”

در واقع این چنین بود ، بنابراین من 4 گزینه را در نظر گرفتم:

  1. در جستجوی شغل “من” (در وایادولید عملاً غیرممکن است)
  2. کار “هرچه” پیدا کنید (پیشخدمت ، مرکادونا و غیره را بخوانید)
  3. یک به یک در حالت آفلاین به دنبال مشتریهای خودم باشم
  4. سعی کنید خودم را در اینترنت نمایان کنم و بتوانم مشتری ها را بدون مراجعه به آنها جذب کنم

بدیهی است که اگر این را می نویسم به این دلیل است که گزینه چهارم را انتخاب کردم.

قبل از ادامه گفتن اینکه چطور آموزش اختصاصی من درباره مسائل وبلاگ نویسی شروع شده است ، اولین نکته یا توصیه را به شما می گویم.

نکته شماره 1: اما مراقب باشید ، اجازه ندهید کسانی که برای شخص دیگری کار می کنند به خاطر این اشتباه به شما بخندند ، زیرا آنها دقیقاً در همین وضعیت هستند. اگرچه آنها آن را نمی دانند زیرا آن را در نظر نمی گیرند. «

آموزش و آموزش خوب ، اساس یک شروع خوب است. h2>

قبلاً اشاره کردم که به تم وردپرس چرخش می دادم.

درست است ، اما این بیشتر در سطح فنی و ایجاد وب سایت برای افراد دیگر بود ، آنچه توجه من را جلب کرد موضوع بلاگ بود.

می گویم وبلاگ نویسی نامگذاری شده است ، زیرا در واقع چیزی که برای من بسیار جالب به نظر می رسید چیزی است که امروزه به عنوان “بازاریابی محتوا یا بازاریابی جذاب” می شناسیم.

نوشتن درباره آنچه می دانید ، چیزهای مفید برای دیگران که وبلاگ شما را می خوانند و شاید اگر علاقه مند باشند می توانند روزی خدمات شما را استخدام کنند. چه کسی می داند

این فرضیه ای بود که من در سال 2013 شروع کردم به خواندن وبلاگ دیگران مانند یک دیوانه.

اما وبلاگ نویسی توسط گه و نه ، زیرا بله ، من بسیار مراقب بودم که مواردی را انتخاب کنم که واقعاً برای من ارزش افزوده باشد و از اسطوره های نامشخص “ 10 کار برای انجام X برای بدست آوردن Y فرار کنم. »این تنها نظریه ای ناب را به همراه آورد اما چیزی برای عملی شدن وجود ندارد.

از میان وبلاگهای آموزشی خود باید نام ببرم:

واضح است که من بیشتر می خوانم ، اما این سه منبع من بودند.

در وهله اول ، او دانش لازم برای یادگیری چگونگی راه اندازی وبلاگ من ، چگونگی تمرکز یا دانستن اینکه در مورد چه کسی باید بنویسم ، و مهمتر از همه اطلاعات بیشتر بر اساس تجربه خود در مورد چگونگی دستیابی به سبک زندگی بر اساس ترکیبی از درآمد منفعل با سیستم های خودکار و فروش خدمات.

اضافه کنید که من در صورت لزوم دستم را در جیبم قرار دادم و دوره های فرانک را گذراندم که کمک زیادی به من کرد.

در مرحله دوم ، کم و بیش مشابه ، اما بیشتر روی قسمت عملی یا فنی موضوع متمرکز شده است.

تعداد زیادی وردپرس ، افزونه ، سئو … همه در چند پست که به نظر می رسد کتاب مقدس واقعی نحوه یادگیری انجام کاری است.

در سومین مفهوم مارک شخصی را آموختم ، اما با لمس شخصی آندرس ، امروز هیچ ادبیات ارزان قیمت در مورد این موضوع به همین سادگی وجود ندارد.

در واقع ، این سخنرانی آندرس در وایادولید بود که در آن اولین انگیزه را گرفتم.

یادم هست که رفتم و خیلی دوستش داشتم ، اما سوالی که او روی هوا انداخت با من ماند.

وی گفت: “ بدون محدودیت و محدودیت در مورد مکانی که می خواهید در طی دو سال باشد ، فکر کنید ، خود را محدود نکنید و در مورد جایی که می خواهید در سطح حرفه ای باشید فکر کنید. چیکاره میخوای بشی. و از آنجا شاخ ها را رها کنید تا آن را «بگیرید.

آنها کلمات لفظی نیستند زیرا این بیش از چهار سال پیش بوده است ، اما به یاد دارم که فکر کردم: “ من می خواهم در این موارد وبلاگ نویسی در اسپانیا مرجع باشم. ”

خوب ، من نمی دانم که آیا پس از این سال به آن دست پیدا کرده ام یا نه ، که مطمئن هستم من خودم سوراخ کرده ام و در بعضی موارد مرجع هستم.

شاید نه در “وبلاگ نویسی به طور کلی” ، بلکه به طور خاص با مضامین وردپرس و Genesis.

به همین ترتیب ، آنچه که من بدست آورده ام تأمین معاش و زندگی خوب است.

البته ، همانطور که دوستم قبل از این هشدار داده بود ، شاخ هایم را می شکنم.

نکته شماره 2: « خواندن 500 وبلاگ را متوقف کنید و 2 یا 3 مورد خوب پیدا کنید. و اگر بعضی اوقات مجبورید برای کیفیت و آموزش منظمی که باعث صرفه جویی در وقت شما می شود هزینه کنید ، این کار را انجام دهید. از طرف دیگر ، در حالی که تمرین می کنید ، اهداف کوتاه مدت و بلند مدت خود را مشخص کنید اما بدون ترس ، این همان چیزی است که واقعاً دوست دارید به آن برسید ، یعنی کوتاه ماندن وقت خواهید داشت. «

شروع با وبلاگ در ماه مه 2013. h2>

در واقع مبحث آموزش مدتی قبل و البته همزمان با پیشرفت وبلاگ من نیز در حین پرواز است.

در واقع ، تا امروز من به آموزش چیزها ادامه می دهم. این متوقف نمی شود.

اما اکنون می خواهم در مورد شروع کار ، کارهایی که به خوبی انجام داده ام و کارهایی که می توانم بهتر انجام دهم برای شما بگویم.

برای شروع به شما می گویم که من با موضوع شروع کردم Avada توسط Themeforest.

این موضوع بدی نیست و من از استفاده از آن پشیمان نیستم ، چه بیشتر ، من فکر می کنم از دقیقه 1 من یک وبلاگ زیبا و جالب داشتم اما در عرض چند ماه از آن خسته شدم و وقتی رونق Genesis Framework به وجود آمد تغییر کردم.

آنچه کمی متأسفم ، ایجاد محتوایی است که آوادا را در Google رتبه بندی کند ، زیرا آنها حتی امروز ترافیک زیادی را برای من به ارمغان می آورند ، اما… خوانندگان از من س questionsالات و نظرات زیادی در مورد فیلمهای YouTube می پرسند. p >

من دیگر به آنها پاسخ نمی دهم زیرا نمی دانم چگونه با نسخه های جدید آوادا مطابقت دارند ، اما هر زمان که شخصی را بی پاسخ می گذارم طعم آن کمی بد است.

من می دانم که باید چنین باشد ، اما هرگز یک مزه ذائقه نیست.

از طرف دیگر ، باید بگویم که در ابتدا ایده من فقط جذب مشتری به وب سرویس من بود.

همه مباحث وابسته یا محصولات اطلاعاتی به مرور خود به خود ارائه شدند.

شاید داشتن تمرکز واضح تر از ابتدا به من کمک می کرد ، اما این موضوع مهم نیست.

شروع حتی پس از چرخش در راس مهم تر از هرگز شروع نیست.

مواردی وجود دارد که فکر می کنم من از ابتدا به خوبی انجام داده ام و می خواهم اکنون با شما درمورد آنها بحث کنم ، در صورتی که می توانید آنها را در پروژه خود اعمال کنید:

  • با تلاش برای رتبه بندی آگاهانه در Google ، برخی از مطالب را ایجاد کنید.
  • هر وقت می توانم مثل یک حیوان شبکه شوم.
    عجله نکنید ، به طور مداوم و بدون از دست دادن ایمان سخت کار کنید.

نکته شماره 3: « در ابتدا لازم نیست همه چیز کنترل شده و کاملاً واضح باشد ، همیشه می توانید بعداً چیزها را تغییر دهید ، اما شروع کنید. من فکر نمی کنم شما مجبور باشید که 3 یا 6 ماه بدون نوشتن بیشتر استعفا دهید تا زمانی که بازدید کنید ، من نمی دانم چرا شما باید فراتر از SEO یا شبکه باشید. برای من بسیار مفید بود که مقالات بسیار طولانی مانند مقایسه Webempresa VS Hostgator ایجاد کنم ، یا اینکه خیلی زود با مصاحبه ها شروع کنم. «

پایان سال 2013: نیم سال بسیار طولانی است. h2>

در مدت بیش از 6 ماه من دیگر نتایج را مشاهده کردم.

ترافیک ارگانیک در حال افزایش بود و مقالاتی مانند مقاله ای که اکنون ذکر کردم و دیگران به من کمک زیادی کردند ، به همین دلیل است که می گویم آموزش SEO از دقیقه 1 اولویت نیست اما غیرقابل انکار است که می تواند به شما کمک کند. همه چیز جمع می شود.

از طرف دیگر ، فرصت مصاحبه با آندرس پرز اورتگا ، فرانک ، مادر را داشتم … من در وبلاگهای دیگر مرجع مانند برتو لوپز در میان دیگران نوشتم …

همه اینها به من کمک کرد تا بازدیدکنندگان و مشترکین خود را بدست آورم ، واقعیت این است که من هر روز وقت می گذاشتم تا سایر وبلاگهای بخش خود را دنبال کرده و در مورد آنها نظر بدهم.

همانطور که می بینید در پایان من همیشه در مورد شبکه های معروف صحبت می کنم ، من واقعاً معتقدم که این شبکه اساسی است. نه تنها در آغاز ، بلکه به طور مداوم پس از آن.

اکنون ، کارها را با سر خود انجام دهید و آنقدر انجام ندهید که با وبلاگی که هفته گذشته با دو پست باز شد ، یا حتی در حالی که وبلاگ هنوز در انتظار انتشار است ، آنها برای شما نامه ای الکترونیکی می نویسند که به نظر می رسد مانند یک رمان است مصاحبه. مائال.

برای درست شدن روند کار صد بار خوانده اید:

  • مطالب خود را بنویسید که خوب و مفید است.
  • وقتی پایه خوبی دارید ، در مورد سایر وبلاگ ها نظر دهید تا خود را نشان دهید.
  • این کار را همیشه ارزش افزوده ، نه فقط تشکر برای پست ارسال می کنید.
  • اگر هنوز چیزی برای دیدن در وبلاگ شما وجود ندارد ، بازدیدهایی که از آنجا می کنید بی فایده است.
  • مالک وبلاگ نویس متوجه وجود شما می شود و شما از نظرات عبور می کنید.
  • اگر احساسات خوبی وجود دارد ، با ادب یک ایمیل کوتاه و پیشنهاد خود را با توجه به پیشنهاد خود بیان کنید.
  • من با پیشنهاد نوشتن در وبلاگ او شروع می کنم و شاید بعداً با او مصاحبه کنم.

مطمئناً انجام چنین کاری کارساز است. ماههای معلق بودن.

همچنین می توانید بگویید: “ من شرمنده ام که خودم را در ویدئو ضبط می کنم ، گویا با دیگران مصاحبه می کنم که حتی نمی دانم از کجا شروع کنم. ”

خوب ، من هم آن تردیدها و ترس ها را داشتم.

من با مصاحبه با چند دوست و کمی دیگر شروع کردم … اما واقعیت این است که من پریدم و شروع کردم.

آیا می دانید بعد از چهار سال …

  • آیا تقریباً 60 مصاحبه انجام داده اید؟
  • که بسیاری از بهترین وبلاگ نویسان اسپانیا از وبلاگ من بازدید کرده اند؟
  • ایمیل هایی دریافت می کنم که می گویند با روش بسیار عادی و طبیعی مصاحبه گرایش ایجاد می کنم؟

این مورد آخر کمی بالاتر از حد مجاز به نظر می رسد ، اما سلام ، هنوز هم قدردانی می شود

واقعیت این است که یک روز گفتم که برای الاغ شک و شرم کن ، من شروع کردم و کم کم پیشرفت کردم. و این تمام ، دیگر هیچ چیز وجود ندارد.

هیچ کس مرا نخورده است.

البته افرادی هستند که آنها را دوست ندارند مصاحبه های من ، اما دیدن آنها کافی نیست.

هیچ اتفاقی نمی افتد.

با این حال ، تلاش برای شبکه سازی به من کمک زیادی کرده است تا خودم را شناخته کنم ، من صمیمانه معتقدم که اگر الان این کار را نمی کردم نتایجم بسیار متفاوت بود.

نکته شماره 4: « شبکه خوب انجام شود ، در وبلاگ های دیگر بنویسید یا مصاحبه کنید. هرچه هست ، هرگز از امتحان چیزهای جدید نترسید. در شبکه شما باید همیشه در معرض خطر باشید ، در اینجا همه چیز با آزمون و خطا کار می کند ، پس بهانه بیاورید و اجازه دهید خود را بدون ترس مشاهده کنید. همان چیزی که من با ضبط کردن خود روی ویدیو برای پست شما به شما می گویم: یک تصویر هزار کلمه است ، اما یک فیلم هزار تصویر ارزش دارد. «

2014: ماکارونی واقعی محصولات غیرمستقیم است. h2>

همانطور که در ابتدا گفتم ، من شروع به ارائه خدمات وب خود کردم و این تنها ایده من بود ، اما با گذشت زمان ، من وارد بحث بازاریابی وابسته و ایجاد محصولات اطلاعاتی خود شدم.

قبل از اینکه در مورد این دو موضوع با شما صحبت کنم و از آنجا که همه چیز را به شما می گویم ، اجازه دهید فرآیند خدمات وبم را توضیح دهم.

در ابتدا این موارد را ارائه می داد:

  • سرویس وب / وبلاگ
  • سرویس فروشگاه آنلاین
  • خدمات جستجوگرها
  • سرویس حسابرسی شخصی

چهار سال بعد ، فقط من کار را انجام می دهم اولین سرویس و در واقع من اغلب آن را به افراد دیگر ارجاع می دهم.

شاید شما در حال خواندن من هستید و فکر می کنید که من باید برخی از خدمات دیگر را دوباره ارائه دهم ، زیرا این برای شما خوب است و شما آن را استخدام می کنید.

ممکن است فکر کنید که برای من نیز بهتر بود که پول بیشتری بدست آورم ، درست است؟

پاسخ روشن و مستقیم است: نه.

زمان به من آموخته است که تمرکز روی انجام کارهایی که می خواهید برای درآمد بیشتر در کوتاه مدت انجام دهید مهم تر و بی نهایت مهمتر است.

اگر از انجام فروشگاه های آنلاین لذت نبرم ، SEO مشکلات زیادی را با مشتری روبرو می کند یا ممیزی ها. من هرگز نمی دانم چه قیمتی بگذارم تا راحت باشد … خوب من این کار را نمی کنم و می روم.

من ترجیح می دهم آن زمان را در مواردی مانند نوشتن مقاله ، تهیه محصولات اطلاعاتی جدید یا هر کار دیگری که بیشتر احساس می کنم سرمایه گذاری کنم.

حتی با بیرون رفتن نوح برای پیاده روی ، بعضی اوقات فراموش می کنیم که بهترین زمان برای گذران اوقات فراغت و لذت بردن از خودمان است.

از طرف دیگر ، به شما بگویم که شروع به انجام خدمات وبلاگ با 149 یورو کردم.

بعد از 3 ماه مجبور شدم آن را به 250 یورو برسانم.

به خاطر نمی آورم که دقیقاً در سال 2014 ، آن را دو برابر کردم و به 495 یورو فعلی رساندم.

اکنون قرار نیست وارد بحث ابدی در مورد چگونگی تعیین قیمت ها شوم ، من یکی از کسانی هستم که فکر می کنم در آنجا هرکدام باید برای بسیاری از چیزها ارزش قائل شوند و تصمیم شخصی بگیرند.

آنچه می خواهم به شما بگویم یا اینکه شما ببینید این است که افزایش تقاضا خود ترس را برای من ایجاد کرده است و فکر می کنم “ بهتر است آن را ارزانتر از اینکه من را استخدام نکنند ” .

نکته شماره 5: “ بهترین راه برای به دست آوردن درآمد در کوتاه مدت به محض شروع ، ارائه خدمات است. می توانید همه کارها را شروع کنید و برای قیمت هایی که مناسب نیستند ، اتفاقی نمی افتد. علاوه بر این ، جنبه مثبت این است که شما گواهی نامه هایی دریافت می کنید که تصویر شما را در آینده تقویت می کند. با این حال ، سعی کنید به مرور زمان بر آنچه واقعاً دوست دارید تمرکز کنید و قیمتی را تعیین کنید که با آن احساس راحتی کنید. اوه و بسیار مهم: یاد بگیرید نه بگویید. «

Wildcard عالی من: بازاریابی وابسته h3>

وقتی مدتی است بدون توجه به بخش خود در اینترنت فعالیت حرفه ای انجام داده اید ، عادی ترین کار این است که شما برای توسعه کار خود از برخی ابزارها استفاده می کنید ، درست است؟

من همیشه می گویم که در نظر گرفتن یک پروژه جدید برای پایه گذاری 100٪ آن بر روی بازاریابی شرکت های وابسته .

به سادگی زیرا برای اینکه بتوانید چیزی را بفروشید یا بتوانید آن را توصیه کنید ، باید در پس خود شهرت داشته باشید. شما باید اعتماد و اعتبار خود را جلب کرده باشید ، در غیر این صورت نرخ تبدیل ظاهر می شود.

از این نظر ، بهتر است این کار را به صورت طبیعی انجام دهید و به مرور زمان مواردی را که قبلاً امتحان کرده اید و می دانید کار می کنند ، توصیه کنید.

من فکر می کنم من از اکتبر 2103 وابسته به وبمپرسا شدم ، اگرچه البته تا سال 2014 نتایج خوبی را مشاهده نکردم.

بعداً وقتی تعویض شدم به Genesis پیوستم و همچنین کارهایی را با Hostgator ، Themeforest و برخی از ارائه دهنده های پلاگین پرداخت کردم.

در حال حاضر ، این شخصاً برای من حقوق ایجاد می کند ، اما اشتباه نکنید ، دریافت آن آسان نیست.

بدون اسبانت ، اگر کارها را به درستی انجام دهید ، می توانید مکمل ماهانه خوبی دریافت کنید و از همه بهتر ، 100٪ درآمد منفعل است.

حالا ، من به شما می گویم که در آنجا پول واقعی نیست …

نکته شماره 6: “ بازاریابی وابسته می تواند تقریباً در همه بخشهای وب جای بگیرد ، اما مانند یک مرغ بی سر و پا به آن وارد نشوید. قرار دادن بنر و نشستن منتظر نیست ، بنابراین چیزی نمی فروشید. یک فرایند کامل و راهی برای انجام صحیح کار وجود دارد. و اگر آنها را به خوبی انجام دهید ، یک مکمل اقتصادی عالی است. «

اسب برنده: محصولات تولیدی h3>

شما می توانید گزارش های من یا خود فرانک اسکیپون (که لیگ دیگری است) را ببینید و خطوط مختلف درآمد را ببینید: چیزی تکرار می شود.

ساده ترین خط برای رشد و خطی که می تواند به ارقامی برسد که اکنون حتی نمی توانید تصور کنید ، مربوط به محصولات غیرمستقیم است.

سرویس ها وقت شما را می گیرند ، مقیاس پذیر نیست.

بازاریابی شرکت های وابسته را می توان با استفاده از ترافیک و برخی از تکنیک ها بهبود بخشید ، اما کند است و خیلی به شما بستگی ندارد.

اکنون ، در دست شما است که در حال افزایش در بازدیدکنندگان و مشترکان است ، دوره های آنلاین خوبی را انجام می دهد یا هر محصول اطلاعاتی را در اختیار شما قرار می دهد و آنها را از طریق ایمیل مارکتینگ می فروشد.

آنها مزخرف نیستند ، واقعاً م worksثر است … اما مانند همه چیز ، کار زیادی می برد.

در مه 2014 اولین دوره خود را با WordPress با Genesis گذراندم.

در پایان همان سال من یکی از بازاریابی شرکت های وابسته را خارج کردم و در سال 2015 دوره وردپرس را از ابتدا تغییر شکل دادم زیرا لازم بود آن را به روز کنم و همه فیلم ها را اصلاح کنم.

افرادی هستند که می خواهند همین کار را انجام دهند و در نهایت این کار را نمی کنند.

نکته شماره 7: « به نظر من ساختن محصولات غیرمجاز خود در جایی است که پول واقعی آن است. استراتژی من این بوده است که دوره هایی را درباره آنچه بیشتر از همه می دانم ، حتی در حین پرواز ، در مورد چیزهایی که یاد گرفته ام و در آنها بهتر بوده ام ، شرکت کنم. اگر به عنوان سرویس با وردپرس وبلاگ نویسی کنم می توانم دوره ای را در این زمینه بگذرانم. اگر بعداً وابستگی برای من خوب پیش برود ، پس همان. اگر ببینم که من در دوره های تحصیلی مهارت دارم … پس شما قبلاً می دانید که سومین مورد چیست. «

2015: تلفیق و چالش های جدید. h2>

در ابتدای ژانویه من یک جدول از اهداف تنظیم کردم که ، صادقانه بگویم ، در 6 ماه اول من حتی یک مورد را برآورده نکردم.

اهداف مربوط به خط تحریریه من و سایر موارد در وبلاگ.

چندی پیش مرحله بدی را پشت سر گذاشتم که دیگر نمی خواستم برای وبلاگ بنویسم و ​​واقعاً نمی دانستم کجا می خواهم با همه اینها ادامه دهم.

خوشبختانه از پس آن برآمدم و نظرسنجی ای که با مشترکانم کردم تا نظر آنها را جویا شوم بسیار عالی بود ، شما می توانید نتایج را در اینجا مشاهده کنید.

این رکود احساسی بیش از هر چیز دیگری بود ، زیرا حقیقت این است که در سال 2015 خطوط درآمد خود را ادغام کردم و تجدید دوره وردپرس بسیار خوب پیش رفت.

همچنین در سال 2015 ، من باید رویای دیگری را که برآورده شده است برجسته کنم ، مانند اینکه می توانم اولین سخنرانی خود را در یک رویداد بازاریابی آنلاین ارائه دهم.

این یکی از مواردی است که شما هرگز فکر نمی کنید برای شما اتفاق بیفتد یا حتی رسیدن به آن را نیز درنظر ندارید ، اما به مقصد یا هرچه که هست نگاه کنید ، گاهی اوقات روزهایی مانند آن را به شما می دهد و شما باید بدانید که چگونه از فرصت ها استفاده کنید.

می توانید اینجا را ببینید پستی که در این باره نوشتم ، تجربه فوق العاده ای بود.

آنچه به روشنی فهمیدم این است که شما برای انجام کارهای جدید باید انگیزه مداوم داشته باشید ، اما مهم نیست که هر چقدر کار خوب پیش رود شما خسته می شوید.

حداقل من ، من یک الاغ بی قرار هستم.

بله ، من می دانم که برای ادامه کار هر ساله به چالش های جدیدی نیاز دارم.

به همین دلیل ترم دوم سال 2015 به تهیه “دوره خود را بسازید” اختصاص داشت.

در آن زمان (و حتی بیشتر از آن امروز) ایجاد و فروش دوره های شخصی خود بسیار “مد” بود.

این شروعی بود که امروز می توانید در اسپانیا مشاهده کنید: بسیاری از افراد جرات می کنند دوره های خود را بگذرانند.

برخی از آنها موفقیت بیشتری نسبت به دیگران دارند ، واضح است ، اما همه چیز را در زندگی دوست دارند.

این چند ماه کار بسیار سختی بود ، اما سال بعد ارزشش را داشت.

نکته شماره 8: “به مرور زمان تعیین چالش ها و اهداف جدید و همچنین سازماندهی برای دستیابی به آنها ضروری است. انگیزه نامحدود نیست و داشتن یک وبلاگ نیز مانند رابطه یا داشتن یک گیاه است ، شما باید آن را آبیاری کنید تا از بین نرود. «

2016: دو برابر شدن گردش مالی و ایجاد آکادمی من. h2>

من سال را کاملاً قدرتمند و با راه اندازی کردم از این برنامه آموزشی .

3 ماه با 55 نفر بود ، تنها باری که من چنین چیزی را به موقع محدود کردم. و این آسان نبود.

یک دوره با پشتیبانی ایمیل یک چیز است ، اما این کاملا متفاوت بود.

من زیاد درگیر شدم و در طول 3 ماه از همه چیز آگاه بودم و هرکسی را به کار فشار می دادم.

برخی موفق به ایجاد دوره آموزشی خود شدند ، برخی دیگر با حصیرهای لازم برای انجام آن در آینده نزدیک بیرون آمدند ، دیگران شاید هیچکدام از اینها …

این آخرین مورد برای چند ماه من را غافلگیر کرد ، اما در پایان یک چیز را فهمیدم: مردم با تمام اشتیاق در دنیا در دوره ها ثبت نام می کنند (ما ثبت نام می کنیم) ، درست است.

اما بعد ، من اصرار می کنم و من خودم را نیز شامل می شوم ، آموزش می تواند عالی باشد و پشتیبانی عالی است ، که در اینجا آنچه می تواند نتیجه دهد این است که دانش آموز آستین های خود را بالا زده و پینه می دهد.

دیگر هیچ داستانی وجود ندارد.

به هر حال این فکری بود که مدتها روی آن فکر می کردم و در آخر به نتیجه رسیدم.

فهمیدم که آموزش جامع لازم است.

چیزی که بستری برای آموزش مداوم و در همه زمینه های لازم باشد ، نه فقط دوره های این یا آن.

با پشتیبانی مداوم ، بتوانید دانش آموزان را تحریک کنید و در “آنها می دانند” باقی نمانید.

این اساس ایده ایجاد “ آکادمی عمر. ” بود

من تقریباً تمام سال 2016 روی این پروژه متمرکز بودم ، ما از اواخر ماه مارس تا دسامبر می رویم.

و به طور خلاصه ، در طول آن ماه ها من به فروش دوره ها ادامه دادم ، متوسط ​​درآمد حاصل از بازاریابی وابسته را افزایش دادم ، و در صورت امکان برخی از صفحات وب را ایجاد کردم …

اما بین هر چیزی که “در کرسندو” و فشار در ژانویه پیش می رود ، من سال صدور صورت حساب را حدود 80000 یورو ، دو برابر سال قبلی ، بسته کردم.

آه ، یک چیز قبل از رفتن به سال آینده.

نکته مهم دیگری که باید برجسته شود ، مشارکت من در Tribucamp از فوریه 2016.

در آنجا سخنرانی دوباره تجربه ای بسیار مثبت بود و من واقعاً آن را دوست داشتم.

و چیز دیگری برای گفتن در مورد امسال وجود ندارد ، زیرا من واقعاً از ارسال همه چیز در وبلاگ غیر از گزارش های ماهانه متوقف شدم.

در آنها ، من پیشرفت را می شمردم و ویدیویی از بازتاب های شخصی درباره چیزهای مختلف قرار می دادم.

مراقب باشید ، انجام این کار موافقان و مخالفان خود را دارد:

  • به من اجازه داد 100٪ روی ایجاد فرهنگستان تمرکز کنم.
  • اما به دلیل جستجوگرها و مشارکت خوانندگان مرا جریمه کرد.

نکته شماره 9: “ خوب است که پیشرفت پروژه خود را بشمارید ، اما فقط درصد بسیار کمی از خوانندگان وفادار” به برند شما “علاقه مند خواهند شد در میان مدت و بلند مدت. در پایان ، وبلاگ شما باید بله یا بله و به روشی ثابت ، محتوای مفید و ارزشمند را ارائه دهد ، نه فقط بازتاب ها یا نحوه کار شما. و مراقب باشید ، از انتشار 8 پست در ماه به فقط 1 ، این کار ضرر گوگل و روند رشد را به همراه داشت … اخلاقی: اگر سرعت خود را کم می کنید ، این کار را به تدریج انجام دهید یا به عواقب کم نوشتن توجه کنید. «

2017: سال آکادمی عمر و ایجاد تیم. h2>

باز هم یک راه اندازی بزرگ در ژانویه .

و باز هم نتایج خوب ، اگرچه همانطور که در ویدیوی این پست به شما می گویم ، نه انتظارات

من با موضوع آکادمی خود سر و صدای زیادی ایجاد کرده بودم.

هر ماه از سال گذشته من داشتم پیشرفت را تعریف می کردم ، انتظارات را ایجاد می کردم ، من آموزش ، وبینار را انجام دادم … خلاصه همه کارهایی که باید انجام شود.

در پایان خوب بود ، در آغاز تقریباً 50 نفر تشویق شدند.

خوب ، من نمی خواهم خودم را با نتیجه گیری جمع بندی کنم ، در ویدئوی ابتدای کار شما آن را با جزئیات بیشتری ارائه می دهید.

نگاهی به آن بیندازید زیرا در آنجا من در مورد اهمیت تسلیم نشدن و دلسرد نشدن وقتی همه چیز آنطور که فکر می کردید پیش نمی روند صحبت می کنم.

اکنون ما در ماه مه 2017 هستیم و بدون شک برای من و در این پروژه ، همه چیز حول فرهنگستان چرخیده است.

البته به آن و حاملگی و مدیریت تیم البته.

پل بنیتز دست راست من است و در واقع من رابطه کاری با او از مدتها قبل آغاز شده است ، از الان نیست.

یک پسر حرفه ای مثل خودش ، فعال و مایل به انجام هر کاری که لازم باشد.

این امنیت مانند وردپرس را در اسپانیا کنترل می کند و در هر کجا که به آن نیاز دارید کار می کند

sombra

منبع:
https://www.haciaelautoempleo.com/estadisticas-abril-2017-cuarto-aniversario/

.

دیدگاهتان را بنویسید


Fatal error: Uncaught wfWAFStorageFileException: Unable to save temporary file for atomic writing. in /home/wekjriusd1/public_html/wp-content/plugins/wordfence/vendor/wordfence/wf-waf/src/lib/storage/file.php:35 Stack trace: #0 /home/wekjriusd1/public_html/wp-content/plugins/wordfence/vendor/wordfence/wf-waf/src/lib/storage/file.php(659): wfWAFStorageFile::atomicFilePutContents('/home/wekjriusd...', '<?php exit('Acc...') #1 [internal function]: wfWAFStorageFile->saveConfig('livewaf') #2 {main} thrown in /home/wekjriusd1/public_html/wp-content/plugins/wordfence/vendor/wordfence/wf-waf/src/lib/storage/file.php on line 35